
وقتی که سنتها ترجمه نمیشوند.
هنگامیکه فرهنگها برخورد میکنند و تضاد بهوجود میآید، پیامدها و واکنشها میتوانند جدی باشند. بخشی از فرایند جهانیسازی و محلیسازی برای متون شما نیازمند آزمایش و ویرایش اطلاعات است که میتواند منجر به نتیجه منفی گردد.
مجله اکونومیست در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۳ داستانی را چاپ کرد و در آن به معروفترین اشتباهات ناشی از تفاوت فرهنگها پرداخت. این مقاله، داستان فروشگاهی ژاپنی را بیان میکرد که ناامیدانه در تلاش برای ایجاد وجهه غربی برای خود بود و به این خاطر یک نمایش کریسمس عجیب تدارک دید که در آن تصویر بزرگ سانتا کلاز[۱] (بابانوئل) به صلیب کشیده شده بود. برای بیشتر غربیها، مسیحیان یا غیرمسیحیان، بهنظر میرسید که این موضوع دیدگاهی سیاسی یا مذهبی باشد نه صرفاً اشتباه فرهنگی. با این حال، در نظر بگیرید که کمتر از دو درصد جمعیت ژاپن مسیحی هستند. آنها فاقد پیشزمینه فرهنگی برای تشخیص اهمیت صلیب، مسیح و یا بابانوئل بودند. آنها درک نمیکردند که صلیب برای عید پاک و مسیحیت است نه برای بابانوئل. چندین دهه پیش برای ژاپنیها (با در نظر داشتن اینکه برای جستجو در گوگل اینترنت وجود نداشت)، ایده جفت شدن دو تندیس مسیحیت میتوانست معنیدار باشد. این موضوع که ژاپنیها عاشق برگزاری جشنهای غیرمذهبی کاریزوماسو[۲] با تزیینات، موسیقی و چراغهای جشن هستند، دلیلی برای خار کردن کریسمس نمیتوانست باشد. گرچه این عمل ژاپنیها کاملاً بدون قصد و غرض و با نیت خیر انجام شده بود، اما بسیاری از مسیحیان غربی چنین اعتقادی نداشتند. اگر هنوز متوجه وخامت اوضاع در زمان برخورد و تضاد فرهنگها زمانی که پای دین در میان است نشدهاید، لحظهای به کاریکاتوری که از حضرت محمد (ص) چاپ شد، فکر کنید. گرچه افرادی که پیشینه اسلامی نداشتند متوجه توهینی که به حضرت پیامبر شده بود نشدند، اما موضوع برای مسلمانان به حدی جدی بود که این توهین را سزاوار صدور فتوا یافتند.
در سال ۱۹۵۸، به شرکت شکلات ماری[۳] در ژاپن دستور داده شد تا یک جشن غربی با عنوان “روز ولنتاین” برگزار کند. یکی از مدیران شرکت در پاریس زندگی میکرد و به این خاطر مسئولیت نظارت بر این فرایند را بر عهده داشت. اما کمبود اطلاعات فرهنگی و نداشتن پیشزمینه از هدف و فلسفه این جشن باعث ایجاد سردرگمی شد. به این معنی که ولنتاین تبدیل به روزی برای زنان شد تا به منظور بیان احساس عشقشان برای مردان شکلات بخرند. امروزه زنان به همه مردان گیری-شوکو[۴] (شکلات دوستی) هدیه میدهند، حتی به آنهایی که حس عاشقانهای بهشان ندارند (اگر زنان ژاپنی در روز ولنتاین به شما شکلات هدیه دادند، برداشت اشتباه نکنید).
تضاد فرهنگی چه نقشی در ترجمه دارد؟
هنگامی که متون ارجاعات فرهنگی را در برگیرند که در زبان مقصد فاقد معادل فرهنگی باشند، صرفا ترجمه لغتبهلغت کفایت نخواهد کرد. همانطور که اشاره شد، امروزه کریسمس و کاریزوماسو معانی بسیار مختلفی از یگدیگر دارند. ممکن است هدف از متن شما اشاره به موضوعی مذهبی، یا بخشش و کار خیریه باشد اما در ژاپن به معنی استفاده از جواهرات گرانقیمت و پوشیدن لباسهایی مخصوص تعبیر شده باشد.
دیادلوس موئرتوس[۵]، روز مرگ، در بسیاری از فرهنگهای لاتین جاافتاده است. امروزه، بسیاری از مردم این جشن را در فیلمها یا برنامههای تلویزیونی تماشا کردهاند، اما برای کسانی که درکی از معنی نمادین تندیسها یا احترام عمیق مردم برای اجدادشان ندارند، مفهوم این جشن کاملا تغییر کرده است.
تنها اعیاد نیستند که قابلیت ترجمه ندارند. سنتها و فرهنگها در هر زمینهای از زندگی ما تلفیق شدهاند. از اینکه چه زمان و چگونه سخن میگوییم تا اینکه چگونه میپوشیم، فرهنگ بر دیدگاه ما از جهان تاثیر میگذارد. در حقیقت، یک فرهنگ انسانی، فرهنگ میراثی، فرهنگ ایدئولوژیکی و فرهنگ انسان شناختی وجود دارد. اما اگر در ترجمه متون فرهنگ زبان مبدا تضادی با فرهنگ زبان مقصد پیدا کند، چه رخ میدهد؟
برای مثال، در بسیاری از شرکتها در روسیه و هند، اسناد ارسال شده به سلسله مراتب مختلف سازمان، میتوانند مشکلات عمدهای را بوجود آورند. ترجمه ممکن است قابل فهم و دقیق باشد، اما چون یک سرپرست در کشور شما موضوعات و اطلاعات را به یک زیردست در شرکتهای روسیهای یا هندی بدون کانالهای نظارتی ارسال کرده، ممکن است پاسخی که انتظار دارید دریافت نکنید و یا بهطور کل هیچ جوابی نگیرید.
مقالهای در دانشگاه هاروارد مورد یکی از مدیران تجاری آمریکایی را بیان میکرد که نیازمند دریافت اطلاعاتی از کارمندانش در هند بود. او برای کارمندانش (نامه) نوشت اما پاسخی دریافت نکرد. او به یکی از سرپرستان خود به نام سانجی گفت که این “عدم تعامل عجیب است” و باید موضوع را پیگیری کند. سرپرست به او اینطور پاسخ داد که “زمانی که نامههای شما بدون عبور از کانال ارتباطی، تایید و یا هماهنگی من مستقیماً به دست زیردستان من میرسند، یعنی قصد دارید عمداً من را از چرخه فرایند کنار بگذارید. مسلم است که در این شرایط به کارمندان خود خواهم گفت تا جوابی ارسال نکنند.”
در اصول تجاری آمریکا، کار از طریق کانالهای نظارتی اغلب اتلاف زمان و بازدهی تلقی میشود. اگر به چیزی نیاز دارید، آن را بیان میکنید. هر فردی با هر سطحی به دیگران با سطوح مختلف دسترسی دارد. البته هنوز پروتکلهایی وجود دارد اما خیلی جدی اجرا نمیشوند.
مثال دیگری را میتوان در اسناد تجاری ارسال شده از یک شرکت آمریکایی به زیرمجموعههای بینالمللیاش یافت. قرار بود گروهی از مدیران به همراه بازرسان به هر منطقه سفر کنند. یک روال استاندارد برای چنین بازدیدهایی وجود داشت. یکی از ملزومات “ملاقات و احوالپرسی” به همراه پیشغذای سبک در طول عصر بود. اما این شرکت آمریکایی توضیحی دقیقتری در مورد “عصر”، “پیشغذا” و “سبک” به مناطق مختلفی که میزبان هیئت بازرسان و مدیران بودند، نداد. جای تعجبی نیست که این عدم هماهنگی باعث برداشتهایی به شدت متفاوت از این لغات به ظاهر ساده شد.
مفهوم شیوههای ترجمه فرهنگی برای شما چیست؟
هنگامی که ترجمه متون خود را شروع میکنید، باید دقیقاً بدانید که چه انتظاراتی از ترجمه شما وجود دارد. آیا مفاهیم باید در زبان مقصد بازآفرینی شوند و یا ترجمه لغتبهلغت کفایت میکند. چه لغات، عبارات و مفاهیمی باید تنها به زبان مقصد تبدیل شوند و کدام یک نیازمند توضیحات دقیق و کامل و یا حتی ترجمه به مفاهیم فرهنگی مشابه در فرهنگ مقصد هستند.
علاوه بر انتظارات شفاف و روشن، مطمئن شوید که تیم ترجمه در زمینه “فرهنگ” تخصص دارند. ترجمه ماشینی یا به کمک کامپیوتر (CAT) به تنهایی نمیتواند کلمات و مفاهیم را درک کند که بتواند دقیقا فرهنگ را ترجمه کند، همچنین شخصی که درک بومی از فرهنگ ندارد نیز نمیتواند ترجمه دقیقی از فرهنگ ارائه دهد.
اگر میخواهید در زمان و هزینه در طول فرایند ترجمه صرفهجویی کنید، میتوانید با بینالمللیسازی اسنادتان شروع کنید. این موضوع شامل حذف کردن مفاهیمی است که احتمالاً ترجمه نمیشوند و جایگزین کردن آنها با مفاهیمی شناختهشدهتر در سطح جهانی.
هنگامیکه شرکتها بینالمللی میشوند، فقط مرزهای جغرافیایی نیستند که تلاقی پیدا میکنند. بسیاری از اوقات درک، فرضیات و سیستم اعتقاداتی مردم میتواند با درک پیام تداخل پیدا کنند. از این موضوع اطمینان حاصل کنید که مخاطب شما معنی متن شما را همانطور که خواستهاید متوجه شده است. همینطور باید با او چک کنید که تا چه حد نیاز است اطلاعات بومیسازی و تا چه حد با عرف فرهنگی تطبیق داده شوند.