
این مطلب از سایت گرامرلی انتخاب و ترجمه شده است.
-
لحن در نوشتار به چه معناست؟
لحن شیوه نگرشی است که در نوشتن یا ترجمه متن، مقاله یا داستان به کار میگیرید. لحن نوشته همانند لحنِ صدا مفهومی را منتقل میکند که ورای کلماتی است که در متن استفاده شدهاند. لحن میتواند نیت و قصد متن یا ترجمه متن را آشکار و یا پنهان کند.
برای مثال اگر رییس شما پیامی برایتان بفرستد که نوشته باشد: «یک دقیقه فرصت داری صحبت کنیم؟» امکان دارد پیش خود فکر کنید: «وای نه، چی شده؟» حال اگر او این جمله را به طرز دیگری بیان کند: «وقت داری گپ کوتاهی باهم بزنیم؟» باعث میشود کمتر احساس اضطراب کنید. در پسِ پیام دوم احساس منفی ناشی از اجبار به مکالمه وجود ندارد. این تفاوت بهخاطر لحن آن است.
شاید آن کنش احساسی که شما از یک پیام دریافت میکنید، لزوما قصد و نیت فرستنده پیام نبوده باشد. اما اگر احساس شده افرادی که آن را میخوانند، تحت تاثیرش خواهند بود. آدر لارا نویسنده و ژورنالیست میگوید: «اگر خواننده واکنشی را که شما میخواهید نشان ندهد، در واقع خوانندهای نداشتهاید.»
-
لحن در ترجمه چه تاثیری دارد؟
هنگام ترجمه متن و خصوصا ترجمه کتاب باید بتوانید لحن نویسنده را به زبان مقصد منتقل کنید. در دنیای ترجمه آنلاین این مساله حتی ضروریتر هم شده است. آیا لحن نویسنده خشمگین است؟ ناراحت یا شاد است؟ آیا نسبت به شخصیتی خاص موضعی دارد؟ یا لحنی کاملا خنثی و بیطرف دارد؟
-
لحن در نوشتار چه اطلاعاتی را منتقل میکند؟
لحن مانند خود زبان، کارایی دارد. همه موافقند معنایی ورای کلمات وجود دارد. هنجارهای اجتماعی مشخص میکند که نوشتهها چگونه درک میشوند. برای منتقل کردن احساسات در ترجمه کتاب، باید به هنجارها و انتظارات هر فرهنگ و همچنین به بافتار و موقعیت گفتمان آگاه باشیم. زمانی که میخواهیم پیام مهمی را منتقل کنیم، نشانههای لحنی بیشتری در آن میگذاریم تا توجه شنونده بیشتر جلب شود.
حتی اگر در حال ترجمه کتابی با موضوعی پیچیده همچون نژاد، جنسیت و یا طبقات مختلف جامعه نباشید، باز هم امکان دارد سو تعبیر لحن در مکالمات روزمره نیز اتفاق بیفتد. اگر برای کسی پیام میفرستید که بهتازگی ملاقات کردهاید و به او علاقهمند شدهاید، حتما موافقید که تفاوت میان «البته!» و «باشه» به طرزی دردناک مشهود است. این مربوط به انتظارات فرهنگی میشود که در بافتار پیام میان واژهها قرار گرفته است.
نظر برخی متخصصان
نوریس درمورد این پدیده اطلاعات بسیار زیادی دارد.
«وقتی دارم با حساسیت چیزی میخوانم، معمولا تکتک جوانب کار را بررسی میکنم – زبان، محتوا، طرح اصلی، روانشناسی شخصیتها، بافتار (سیاسی و شخصی). نابرابری در خلا وجود ندارد. همینطور انسانیت. اگر بخواهم به نویسنده کمک کنم تا بهخوبی قطعات پازلش را کنار هم بچیند و جلوی به حاشیه رانده شدنِ افرادی را که غالبا به تصویر کشیده نمیشوند یا کامل به تصویر کشیده نمیشوند بگیرم، باید اثر را با دقت کندوکاو کنم.»
دکتر تاچیکی دیویس بنیانگذار موسسه بهزیستی برکلی میگوید: «شاید به این خاطر که به علامتها و ایموجیها عادت کردهایم، اگر نباشند، ممکن است متن سرد یا خشن به نظر بیاید.» در واقع شکاف میان واکنشهای احساسی مطلوب و آنچه که از متن درک میشود، بسیار رایج است. بسیاری از خوانندگان اندکی منفیتر از منظور واقعی نویسنده متن را میخوانند.
-
چند نوع لحن وجود دارد؟
لحن ها همانند احساسات ما متنوع هستند و میتوانند احساسات مثبت، منفی، خنثی و احساساتی را که مابین اینها قرار میگیرد، منتقل کنند.
-
چگونه لحن مورد نظر خود را خلق و از اشتباه اجتناب کنیم؟
همین که لحن مطلوب خود را مشخص کردید، هنگام نوشتن باید چند نکته را در ذهن داشته باشید:
انتخاب واژه (یا ایموجی): در کل، بهتر است برای مثبت بودن بکوشید. اگر یک واژه یا ایموجی احساسی غلط را منتقل میکند، به این فکر کنید که آن را جایگزین یا حذف کنید و یا به فرهنگ جامع مراجعه کنید تا واژهای را بیابید که منظور شما را بهتر میرساند.
- راهکارهایی برای رسیدن به لحن مناسب
- ضمیرهای شخصی: به موضوع اصلی جمله توجه کنید. برای مثال به کار بردن کلمهی «تو» بار مسئولیتی را روی خواننده میگذارد. در حالی که در صورت وجود ضمیر «من» و یا حذف ضمیر شخصی احتمال کمتری وجود دارد که خواننده احساس خطر کند. استفاده از ضمیر «تو» کار بدی نیست و در بعضی مواقع معنی لازم را میرساند. فقط باید اطمینان حاصل کنید که ضمیر درستی برای آن موقعیت است. ضمایر برای مورد خطاب دادن افراد نیز مناسبند. استفاده نکردن از ضمیر درست (او«مذکر»، او«مونث»، ایشان) میتواند غیرمحترمانه تلقی شود.
- علامتگذاری: عدم استفاده از علامتگذاری در نوشتارها و پیامهای دوستانه معمول است اما نه در نوشتار و مکاتبات رسمی و حرفهای. علامتگذاری همیشه برای لحن حیاتی نیست اما در ذهن داشته باشید که میتواند تاثیرگذار باشد. این مساله در ترجمه کتاب بسیار اهمیت دارد.
- انسجام: اگر حتی یک جمله در متن شما لحن مورد نظر را نداشته باشد، این قدرت را دارد که کل کار سختکوشانه شما را نابود سازد. بهخصوص وقتی به موضوع متن اطمینان دارید، باید به دنبال انسجام باشید.
- صداقت: گفتنِ حقیقت مهم است – نه تنها صداقت درمورد چیزی که بیان میکنید، بلکه صداقت درمورد اینکه که آن چیز را چگونه بیان میکنید. اگر با خودتان صادق نباشید، امکان دارد لحن ساختگی و یا آنچه که واقعا نیست، بشود. مثل این است که عمهتان که به او اصرار کردهاید ژیلهی بافتنی مردانهای را بپوشد، به شما بگوید: «حرف نداره.»
- همذاتپنداری: پس از نوشتن پیام خود، آن را با صدای بلند بخوانید و سعی کنید واکنش خواننده خود را تصور کنید. آن را با دوست یا همکار خود در میان بگذارید. عوامل خارجی همچون شرایط روحی یا شغلی گیرنده پیام قطعا تاثیرگذار هستند. این موضوع از کنترل شما خارج است. اما میتوانید میزانِ اهمیت مخاطب برای خودتان را تعیین کنید. این همذاتپنداری اثری بسیار قوی دارد.