
دیدگاه سنتی اغلب خانوادهها به مقوله تربیت فرزاندان اینگونه است که باید مشاجرهها و جروبحثها را دور از چشم فرزندان انجام داد. بااین حال، تحقیقات جدید خلاف این موضوع را نشان میدهد.
اکثر مردمان آمریکا به “برادران رایت” بهعنوان دو برادری که با حفظ پیوند برادری خود توانستند برای اولین بار در تاریخ بشر هواپیمایی اختراع کنند میبالند. اما شاید کمتر کسی بداند که این دو برادر از خانوادهای بودند که در آن اختلاف نظر و تفاوت نظر وجود داشت. این اختلاف نظر بین دو برادر هم وجود داشت اما آنها آموخته بودند که چگونه باید با تفاوت سلایق برخورد کرد و بهجای کشاندن موضوع به درگیریهای لفظی، از آن در جهت بحث و خلاقیت استفاده کرد.
شخصی نکردن بحث و کشاندن آن به دلخوریهای شخصی هنری است که میتواند وجه تمایز افراد خلاق با دیگران باشد. متاسفانه در بسیاری از فرهنگها آموزش اصول بحث به فرزندان اتفاق نمیافتد و به همین دلیل بزرگسالانی تربیت میشوند که قدرت همفکری و «خرد جمعی» از آنها سلب شده است. خیلی از ما گمان میبریم که افراد خلاق و نوابغ هنر استعدادی خدادادی دارند، اما هرچه کودکان را بیشتر در معرض بحثهای اصولی و قاعدهمند قرار دهیم، احتمال اینکه آنها را در آینده افرادی خلاق و صاحبنظر تربیت کنیم بیشتر خواهد بود.
رابرت آلبرت، روانشناسی که مسئولیت این تحقیق را برعهده داشت معتقد است: «اگر بحث و مشاجرهای وجود نداشته باشد، احتمالا هیچگاه روش انجام کارها را تغییر نخواهیم داد و مسلما راههای جدید را امتحان نخواهیم کرد. مخالفت سوخت تفکر گروهی است. زمانی که در موضع اختلاف با دیگران هستیم، مغز ما در خلاقترین حالت خود قرار میگیرد و هیچ زمانی بهتر از کودکی برای آموزش این موضوع به فرزندان نیست. فرزندان ما باید ارزش مخالفت فکرشده را بدانند اما متاسفانه همیشه آنها را تشویق کردهایم که از جروبحث و مشاجره با دوستان و همسن و سالهای خود پرهیز کنند. درصورتی که باید به فرزندانمان بیاموزیم که سکوت کردن در زمان اختلاف نظر کار درستی نیست، چرا که به طرف مقابل این سیگنال را میفرستد که او توانایی لازم را برای شرکت در بحثی متمدنانه ندارد.» والدین همیشه از اینکه در حضور فرزندان بحث کنند واهمه دارند، اما کافی است به یاد داشته باشند با رعایت اصول و چارچوبهای بحث منطقی میتوانند فرزندان خود را توانمندتر در برقراری ارتباط و خلاقیت تربیت کنند. فقط بهخاطر داشته باشید:
به چشم مناظره به موضوع بنگرید، نه مبارزه.
طوری صحبت کنید که انگار حق با شما است، اما طوری گوش دهید که انگار حق با طرف مقابل است.
از صبحتهای طرف مقابل برداشت خصومتآمیز و شخصی نکنید.
اگر حرف طرف مقابل نظر شما را تغییر داد، به اشتباه خود اعتراف کنید، از آن درس بگیرید و بر مواضع خود سرسختیهای بیمنطق نکنید.