موفقیت یکشبه بهدست نمیآید. رسیدن به آن مستلزم کار زیاد، صرف زمان و تعهد مداوم به کار است.
گرچه هر یک از آدمهای موفق متفاوت مسیری متفاوت را طی میکنند، مقصد همه یکی است: موفقیت.
وجه مشترک همه افراد موفق به بلوغ رسیدن و بزرگ شدن آنها در طول این مسیر است.
در اینجا به هفت عبارتی اشاره میکنیم که هرگز از افراد موفق نمیشنوید، چرا که این جملات در تضاد با نگرش غیرقابل توقف آنهاست.
“I hate my job”
از شغلم متنفرم، از این شرکت متنفرم، رئیسم یک احمق است.
یکی از ویژگیهای تحسینشده در افراد موفق این است که هرگز نظرات قطعی و منفی در مورد کار یا محل کار خود نمیدهند، حتی اگر از شرایط ناراضی باشند یا در محیطی با انرژی منفی کار کنند. این عوامل منفی چیزی جز کاهش سرعت شما در سفر به سوی موفقیت نیست. افراد موفق به جای توهین به یک فرد، شغل یا شرکت، بهدنبال حل و فصل موضوع با تاکتیکها و در بیطرفی کامل هستند.
“That’s not fair”
منصفانه نیست. حق من بیشتر از او بود.
آیا رقیبتان جایزه ادبی، تشویق یا تقدیری دریافت کرده و شما هیچ، در حالی که شما دو برابر بیشتر از او متمرکز و موفق بودید؟ اشتباهی که افراد موفق هرگز مرتکب نمیشوند این است که از بیعدالتیهای زندگی ناله و گلایه نمیکنند. لازم نیست به بیعدالتی زندگی خو بگیرید. موفقیت به شما هدیه نمیشود، بلکه باید کار کنید تا آن را بدست آورید و ضمن انجام کار نیز باید خودتان را نشان بدهید. به جای آه و ناله باید در موارد این چنینی پیشگام باشید و نه منفعل. این نگاه به مسائل فقط تاثیر منفی بر شما میگذارد. اگر فکر میکنید که خیلی شایستهتر هستید، آن را با ارائه کار قوی اثبات کنید.
“That’s not how it’s done here”
اینجا این کار را اینطوری انجام نمیدهیم. یا راه این کار همیشه همین بوده است.
نوآوری از ویژگیهای کلیدی افراد موفق است، فرقی ندارد که در چه زمینهای فعالیت میکنند. برای یادگیری باید به آغوش چیزهایی جدید بروید و از ترک سنتها نترسید. هیچکس تاکنون بدون آزمودن چیزهای جدید به موفقیتی بزرگ دست نیافتهاست. استیو جابز عاشق نوآوری بود و همین شوقش منجر به خلق شگفتانگیز آیفون و آیپد و دیگر دستگاههایی شد که جهان را تغییر داد. جابز در جایی گفته است: نوآوری، رهبران را از مقلدان متمایز میکند.
“That’s not my job”
این کار من نیست.
مشکل من نیست، من آنقدر پول نمیگیرم که این کار را انجام دهم. این یک اصل است که افراد موفق واقعی به این جمله باور دارند: اگر واقعا موفق باشی، کمک میکنی که دیگران هم موفق باشند. یک مثال برای این جمله، این گفته وارن بافت است که: اگر کسی امروز زیر سایه درختی نشسته مدیون کسی است که مدتها قبل آن درخت را کاشته است. با تیم همکاری کنید تا به موفقیت نزدیکتر شوید. اگر عضو فعال تیم نباشید موفقیت هرگز سراغ شما نخواهد آمد. ممکن است شما ثروتمند یا موفق باشید، اما در پشت پرده، سختکوشی و فداکاری کارکنان و اعضای کسبوکار و یا سازمان شماست که دلیل واقعی این موفقیت و شهرت است.
“That’s impossible”
امکان ندارد. نمیشود انجام داد، من نمیتوانم این کار را انجام دهم.
افراد موفق میدانند که مرزها و محدودیتها تنها از ذهن ما خلق میشوند و این محدودیتها را خودمان در ذهنمان ایجاد میکنیم. گفتن چنین عباراتی شما را از رسیدن به عظمت و بزرگی بازمیدارد. افراد پربازده به جای شکایت از موانع و مشکلات، راهی در اطراف موانع پیدا میکنند و از خلاقیت خود برای به چالش کشیدن آن استفاده میکنند. کلماتی مثل “نمیتوانم”، “نمیخواهم” و “غیرممکن است” هرگز از دهان افراد موفق شنیده نمیشود. آنها میدانند شکایت کردن کمکی نخواهد کرد، بلکه باید کاری برای حل آن مسئله انجام دهند.
“I could have”
میتوانستم کار دیگری انجام بدهم، باید آن راه را هم امتحان میکردم.
حسرت و فکر به این که چه کاری میتوانستیم انجام دهیم و ندادیم از بدترین حسهای فردی است. به دو دلیل افراد موفق نمیخواهند پشیمانی جای فرصت را بگیرد: یا از فرصت بهترین استفاده را میکنند و منتظر شانس و اتفاق نمیمانند، یا پیش میروند و فرصت بعدی را پیدا میکنند.
“I have no choice”
کار دیگری از دستم برنمیآید. گزینه دیگری ندارم. هر کار میشد کردهام.
همیشه گزینهها و امکانهای دیگری هم وجود دارد و افراد موفق میدانند چطور راهشان را به این گزینهها باز کنند. اینکه فکر میکنیم راهحل جدیدی باقی نمانده اغلب به این دلیل است که خودمان را قربانی میبینیم و ضعیفتر از شرایط محیطمان.